به گزارش جارنیوز به نقل از نود

مرتضي فنوني زاده در دهه ۶۰ سالها با حضور خود در خط دفاعي تيم ملي و پرسپوليس بازيهاي شايسته اي را به نمايش گذاشته است.  

 او در کنار محمد پنجعلي آنچنان اطمينان و اعتمادي به اين خط مي بخشيدند که تماشاگران با خيال آسوده از عدم دريافت گلهاي ساده به فکر حمله ور شدن تيمشان و رسيدن به گل بودند. اينک او با گذشت ۵۲ بهار از زندگي خود هنوز احساس مي کند که مي تواند چون گذشته در آسمان به پرواز در بيايد و امان توپهاي هوايي را ببرد. فنوني زاده البته اضافه وزني هم ندارد و صورتش هنوز دچار آنچنان خطوط شکستگي نشده و هنوز مثل قديم بدنبال سوژه اي براي نشان دادن شادماني اش است. 

به محله قديمي خود نازي آباد تهران عشق مي ورزد، پايبند مرام و معرفت جنوب شهري هاست و البته خوشرويي فوتباليست هاي دهه ۶۰ را دارد. بي ترديد خواندن نقطه نظرات او در خصوص پستي که بازي مي کرده و اينک دستخوش حوادث است مي تواند راهکار مناسبي براي نسل جوان فوتبال ايران باشد. خبرنگار خبرگزاري پارس فوتبال در حاشيه ديدار تدارکاتي پرسپوليس و فولاد دقايقي را با فنوني زاده به گپ و گفت نشسته است. توصيه مي کنيم اين مصاحبه جالب و خواندني را از دست ندهيد. 


- شما از نزديک شاهد ديدار دوستانه پرسپوليس مقابل فولاد خوزستان بوديد. بازي را چطور ديديد؟

بازي بدي نبود، با اين حال من از تيم پرسپوليس آن صلابت گذشته را نديدم. وقتي براي تماشاي تمرينات پرسپوليس ندارم اما نوعي سردرگمي در خط دفاعي و بازي رو به عقب از سوي هافبک ها در سراسر بازي مشهود بود. ضمن اينکه بکارگيري بازيکنان در پست هاي غير تخصصي فقط باعث اتلاف زمان بازي مي شود. تغييرات تاکتيکي اين بازي هم نشان از همين مسئله بود. البته مربي جديد هنوز تيم خود را نشناخته و بايد به او زمان بدهيم تا شالوده تفکرات او در بطن پرسپوليس نمودار شود.

- ارزيابي کارشناسي شما در خصوص ساختار دفاعي حال حاضر پرسپوليس چيست؟

براي پاسخ به اين سوال به نقش و خصوصيات ذاتي خودم رجوع کرده و آنها را با خصوصيات مدافعين فعال مقايسه مي کنم. سيدجلال حسيني بازيکن خوبي است اما در پاره اي از موارد در حين بازي با بنگر فاصله زيادي مي گيرد که اين نقطه مي تواند پاشنه آشيل يک تيم باشد. ضمن اينکه جابجايي هاي مداوم مدافعين کناري با هافبک ها نيز نمي تواند براي اين تيم شاخصه قابل توجه اي باشد. اگر پولادي مدام حمله ور مي شود. در بازگشت ها آيا جانشين او مي تواند به وظايف دفاعي خود به خوبي عمل کند.
 
جابجايي محيطي انفرادي در خط دفاعي پرسپوليس مشهود است اما اين جابجايي به مجموعه تيمي تعميم نمي يابد و اين موضوع سرعت تيمي و هماهنگي بازيکنان را دستخوش رکود مي کند.

- آيا شما با حضور بازيکنان مسن در پرسپوليس موافقيد؟

اگر وحيد هاشميان هم از اين تيم نمي رفت ديگر جمع آنها جمع بود، البته علي کريمي و مهدوي کيا برايم احترامشان واجب است. اما بي پرده بگويم من فنوني زاده، پرسپوليس برايم مهمتراز بازيکن است. وجود اينگونه بازيکنان براي پرسپوليس حکم سم را دارد. ساق هاي خسته، بدنهاي نا آماده و افکاري که ديگر براي بازي کارايي لازم را ندارند. انگيزش اين بازيکنان به صفر رسيده است. يازي در تيم ملي و لژيونري را تجربه کرده اند. ديگر چه چيز ديگري مي تواند براي آنها خوشايند باشد.
 

اينها باعث ميشود شادابي يک تيم از بين برود مگر يک جوان هم نمي تواند وظايف اين روزهاي آنها را انجام بدهد. در همين بازي به غير از يکي دو حرکت، خبري از آن علي کريمي ويران کننده نبود. اگرجواد کاظميان هم گل زد بواسطه درخشش انصاري فرد بود که يک توپ را مثل هلو براي جواد ساخت. همين دو هزار نفر تماشاگر بازي هم مي توانستند اين توپ را به راحتي تبديل به گل کنند. باورکنيد يکي از دلايل اصلي نيامدن دنيزلي هم به حضور علي کريمي در تيم برمي گشت!

- فکر نمي کنيد پرسپوليس از عدم وجود يک فرمانده در خط دفاعي رنج ببرد ؟

اين يک سوال بسيار جالب و فني بود چرا که به واقع در پرسپوليس همينطور هم هست. خط دفاعي نيازمند يک راهبر است. در دهه ۴۰ ابراهيم آشتياني و در دهه ۵۰ بيوک وطنخواه و در دهه ۶۰ محمد پنجعلي و در دهه ۷۰ افشين پيرواني و رهبري فرد و در دهه ۸۰ شيث رضايي و نصرتي حافظ اين مقوله بودند.
 

اما مدتي است اين خط يک فرمانده در شأن به خود نديده است. نگين و حلقه گمشده پرسپوليس همين نقطه است. نقصان يک بزرگتر در اين خط پرسپوليس را به اين حال و روز انداخته که در مواقع ضد حملات حريفان اين ضعف به وضوح مشهود است. فوتبال امروز واقعا نيازمند اين فاکتور است. مرور بازيهاي جام ملتها مي تواند پاسخگوي مناسبي براي اين سوال باشد.

- محسن عاشوري چه برتري نسبت به امثال شما دارد که در بورس قرار مي گيرد؟

او در زمان بازيگري يک مهندس ماهر بود. حتي با حضور درخشان نيز او تحت تاثير قرار نمي گرفت. همه توپها براي طراحي به او ختم مي شد. اوايل او هم آمد و در فوتبال پايه زحمت خود را کشيد اما بعد ها گفت مي خواهم بروم بالاتر و رفت. فرصتي که او بدست آورد نصيب امثال من، پنجعلي يا سلطاني نشد. هر چند بواسطه حضور چند ساله روي نيمکت او مي تواند کمک بزرگي به تيم پرسپوليس کند.

- مديريت رويانيان در پرسپوليس را چطور مي بينيد؟

رويانيان انسان فرهيخته و با شخصيتي است. اين درست که او از جنس فوتبال نيست اما وقتي براي هر کاري نظرات پييشکسوتان را مهم مي داند و با نظرات آنها تصميم گيري مي کند. اين خود احترام به وجود مي آورد. درست برعکس مدير عامل استقلال که دوست دارد در تمامي کارها تصميم شخصي اعمال کند.

- آيا صرف هزينه هاي هنگفت در فصل نقل انتقالات ، زمينه ساز موفقيت پرسپوليس است؟

آخرين قرار داد من و درخشان با پرسپوليس ۱۲۰ هزارتومان با ماهي ۱۲ هزارتومان بود که همه تيم حتي تدارکات هم همين مبلغ را دريافت مي کردند. بخاطر همين تنشي در تيم بوجود نمي آمد. بازيکني که امروز ۴۰۰ ميليون ميگيرد به اندازه بازيکن ميلياردي ديگر عرق جبين نخواهد ريخت. سردار رويانيان مي گويد چکار کنم پايه فوتبال پرسپوليس خروجي بازيکن ندارد اما خود من سال پيش در رده پايه مشغول به کار بودم. تيک تاک سال تحويل رفتم دفتر باشگاه و چندرغاز پول گرفتم که شرم دارم مبلغ آن را بگويم. امسال پرسپوليس ۱۱ بازيکن جذب کرده که ۹ نفر از آنها ملي پوش اند. فاصله ذخيره ها بايد ۲۰ درصدي باشد. همين بازي امروز وقتي نيمه دوم قاضي به بازي رفت از انصاري فر بهتر بود. خود اين نزديکي فني بازيکنان در آينده بحران بوجود مي آورد.

- به نظر مي رسد موافق جذب محسن بنگر نيستيد؟

بله همين طور است چون من با ۳۲ سال سن از پرسپوليس رفتم تا جا براي بازيکنان شايسته خالي شود اما بنگر با ۳۳ سال سن بجاي بازنشستگي با قرارداد ميلياردي مي آيد. او چه کمکي مي تواند به پرسپوليس بکند. همين نورمحمدي مي توانست با تمرين بيشتر در کنار جلال موفق باشد. پرسپوليس مدرسه پيرمرد ها که نيست!

- نتايج اين فصل پرسپوليس با تغييرات انجام شده چه نتيجه اي را در پي خواهد داشت ؟

بازي امروز فاقد ارائه تاکتيک هاي ۳ و ۴ نفره بود. کارهاي ترکيبي در تيم وجود ندارد. مردم نتيجه برايشان مهم است. من به اين تيم خوشبين نيستم با اين نوع بازي نتيجه داربي هم راضي کننده نخواهد بود. در دهه ۶۰ يکبار با تيم راه آهن مساوي شديم. در رختکن فرشاد پيوس گفت توپ من به تير خورد، محسن عاشوري گفت ۱۰ تا موقعيت داشتيم، علي پروين در جواب بر سر بازيکنان فرياد کشيد و تأکيد کرد که مردم نتيجه را مي بينند اين حرف ها خريداري ندارد. حالا فوتبال امروز که بيش از هر زماني غرق در نتيجه گرايي شده است.

- در برهه فعلي کدام مدافع مي توانست براي پرسپوليس موثرتر باشد؟

بي شک شيث رضايي او از نظر فني خوب بود اما اخلاقش کاردستش داد و کسي هم دست او را نگرفت. اگر شيث در زمان ما بازي مي کرد يکي مثل علي آقا يکبار گوشش را براي هميشه مي کشيد تا به بازي برگردد.

- الان که وضع فوتبال ايران و ريخت و پاش هايش را مي بينيد ، حسرتي نمي خوريد که اي کاش در اين دوره فوتباليست مي شديد؟

از ته دل بگويم در زمينه بازيگري به حق خودم رسيدم. براي تيم ملي کشورم و تيم پرسپوليس سالها بازي کردم اما امروز وقتي از محل کارم بدون وسيله به ورزشگاه درفشي فر آمدم، تحت تاثير خودروهاي گرانقيمت بازيکنان قرار گرفتم. به قول شاهرودي بازيکني که ۱۰ ميليون تومان يکجا نديده با ۸۰۰ ميليون هار مي شود و ديگر نبايد انتظار بازي از او داشت و او را کنترل کرد!

- خاطره اي از گذشته بر جاي مانده که جايي نقل نکرده باشيد؟

بله اما اين خاطره را هر بار خواستم با رسانه ها مطرح کنم حس خاصي داشتم و دست نگه داشتم اما لذت مصاحبه امروز باعث شد تا اين خاطره را بازگو کنم. دهه ۶۰ استقلال را در داربي ۳ بر صفر برديم، خدا بيامرز ناصر حجازي هم در بازي بود، بعد از بازي علي پروين رو به من کرد و گفت مرتضي شنيدم بازار کار مي کني! فردا ساعت ۱۱ صبح ميدان ارک باش مي آيم آنجا در بازار کار دارم و علي آقا سر ساعت با چند نفر آمد تا بازار را چرخي بزند و براي بچه هاي تيم پاداش جمع کند. شروع کرديم، از عطاري و تاجر و آهن فروش تا رسيديم به چهار سو کوچک حاج آقا عبادي. دو برادر بودند که نايلون فروشي داشتند، يکي از آنها استقلالي بود و ديگري پرسپوليسي. برادر استقلالي با اينکه تيمش باخته بود دسته چک سفيد را مقابل علي آقا قرار داد و علي آقا هم ۱۰۰ هزارتومان نوشت و برادر ديگرش که پرسپوليسي بود ۱۵۰ هزارتومان داد در مجموع ۲۵۰ هزارتومان براي ۲۵ نفر جمع شد که نفري ۱۰ هزار تومان به اندازه مساوي گيرمان آمد. ۲۵ سال پيش با اين پول يک ماشين لباسشويي خريدم که هنوز هم چرخش مي چرخد. يادش بخير موقع تقسيم پول علي آقا گفت بچه ها اين پول را مردم پاداش داده اند و مرتضي هم شاهد است.

- و صحبت پاياني شما ؟

از امير قلعه نويي گله دارم و دلخورم در مراسم ختم پدرم حتي استقلالي ها هم سنگ تمام گذاشتند اما خبري از او نشد. به ستار همداني هم گفته بود زود از ختم برگردد تمرين عقب نماند! روي سخنم با قلعه نويي فقط نصيحت پدرم است که خدابيامرز مي گفت؛ عروسي نرفتي نرو، ولي از مراسم ختم جا نماني!!